خیلی بد فرم شده ها

May 8, 2005 at 10:25 pm

این ور و اون ور آخرش شد این. همش هم زیر سر این وردپرس 1.5 بود. قصد داشتم سیستم مدیریت رو از 1.2ارتقا بدم به 1.5. اما از اونجایی که شکل و شمایل قالب خدا بیامرز، دلم رو زده بود گفتم همراه با تغییر ورژن سیستم اینو هم یه تکونی بدیم. اما نمی دونستم این تکون می شه زلزله!

حالا همه ایناش به جای خود. بعد از یه روز که از کار و زندگی افتادم، قالب آن چنان که می خواستم نشد که هیچ، حالا ازش بدم میاد. ضمنا روزنوشت ها رو هم دوباره آوردم همین جا. به نظر خیلی بد فرم شده. حالا تا شما چه عنایت کنید؟

البته دوست دیرینه جناب گناهکار کبیر اظهار همدردی فرمودند “بچه این چه قالبی است؟ خجالت نمی کشی؟ چه طور رویت می شود بگویی این وبلاگ من است؟ تازه اون بالا جای لوگو نوشتی طراح : سه نقطه، خیلی: سه نقطه “. من هم با ایشان موافق و برایشان از ایزد منان طلب استغفار دارم.

راستی یادم رفت، در سیستم کامنتینگ هم از gravatar استفاده شده که بعدا راجع بهش مفصل بحث خواهد شد. اگه دوست داشتید ثبت نام کنید. حالت لینک پست ها هم عوض شده، کم کم باید یه فکری هم برای لینک های شکسته بکنم. ضمنا خیلی از دوستان هم لینک داده بودن که لینکشون اضافه شد اگر کسی از قلم افتاده ذکر کنه.

از پایین بودن سرور تا مچاله شدن الوان وب

April 25, 2005 at 12:40 pm

شرمنده همه دوستان که در این دو سه روز اخیر با مشکلات وبلاگ دست و پنجه نر م کردند. متاسفانه یه روز دیتا سنتر خاموش می شه، یه روز دیگه کل بانک اطلاعاتی غیب می شه. خدا می داند فردا چه خواهد شد. هرچند مطالب موجود آن چنان با اهمیت نیست اما گذشت زمان شاید روزی آن ها را حداقل برای خودم با ارزش کند. جهت حفاظت از اطلاعات تصمیم گرفتم آخر هر هفته یه بک آپ کامل از دایرکتوری ها و بانک های اطلاعاتی بگیرم. شاید این جوری خیالم یه خورده راحت تر بشه.

امتحان های میان ترم هم شروع شد. از همون قدیم الایام اکثر مواقع امتحانات، به قول یکی از دوستان به فکر ابداعات و اختراعات می افتادم، در انتها هم هر دوتایش را می باختم بجز سه چهار سال قبل که فَرجی شد و ما به جشنواره خوارزمی راه یافتیم، در دیگر موارد منفعتی حاصل نشد مگر کسب تجربه. تو این دو سه روز هم بد جور، این جو برنامه نویسی PHP گل کرده. در حال نوشتن برنامه ایی برای مدیریت بر روی RSS هستم. هرچند برنامه های زیادی در این مورد عرضه شده، اما اونی که آدم خودش بنویسه و ازش جواب بگیره یه صفایی دیگه داره.

از طرف دیگه، پس از مدتی کار با موبیل تایپ هم اکنون در ذهنم بر سر انتخاب بر روی سیستم مدیریت محتوا دعواست. خدا داند که وردپرس در این کشاکش پیروز خواهد بود یا موبیل تایپ. با وجود این باید اعتراف کنم که موبیل تایپ = دنیایی متفاوت. نه تنها برای وبلاگ نویسی بلکه به عنوان یک سیستم پابلیشینگ قدرتمند.

امروز با یکی از دوستان به مرکز کامپیوتر دانشگاه سیستان و بلوچستان رفتیم. اولین بارم بود. گویا برای استفاده از اینترنت رایگان دانشگاه ، برای هر دانشجو 2 ساعت ناقابل در طول هفته در نظر گرفته بودند. پس از طی مراحل عضویت، در پشت سیستمی که گویا از نوع پنتیوم سیکس بود قرار گرفتیم. اولین کار تایپ آدرس خودمان بود. چشمتان روز بد نبیند. الوان وب در آنجا به مثابه کاغذ پاره ایی بود که در هم فشرده اند. پیکسل های مانیتور آن چنان بزرگ بود که حروف 9 پیکسلی حدود 30-40 پیکسل مشاهده می شد. هر چند ایراد از طراحی من نبود اما می توان این مشکلات را تا حدودی رفع کرد. یا حداقل کاری کرد که اگر سیستم از نوع پنتیوم سیکس باشد و مانیتور آن از عهد بوق، کاربر با پیغام خطایی رو برو شود و شاهد این اوضاع فجیع نباشد. بر آن شدم تا به محض یافتن فرصت کافی الوان وب را دوباره طراحی کنم.

آیا در سیستم های شما هم وضع به همین منوال است؟ یا سیستم شما پنتیوم سیکس تر از مال ماست؟

به دریایی در افتادم که پایانش نمی بینم

April 18, 2005 at 10:43 am

بعد از یه وقفه نسبتا طولانی دوباره فرصتی پیش اومد تا چیزکی بنویسیم. به قول خودمان مثلا اومدیم روزنوشت ها رو از مطالب نه چندان کامپیوتری جدا کنیم تا راحت تر باشیم و هرازگاهی چند خطی از اوضاع و احوال خود و اگر مقتضیات زمانی و مکانی اجازه داد از جامعه بگوییم. هر چند در مورد دومی تبحر کافی نداشته و نخواهم داشت .

قبل از عید فرصت بیشتری داشتم تا به وبلاگ خونی و وبلاگ نویسی ( البته فکر نکنم مال ما وبلاگ نویسی باشه، چون کمتر از خصلت های وبلاگ نویسی در آن استفاده شده و یقینا باید اظهار کنم که با وجود این که چند سواهی است در این دنیای مجازی گشت و گذاری دارم هنوز به شخصیت واقعی وبلاگ نویس دست نیافته ام و این نه تنها محتاج گذشت زمان و کسب تجربه های این مسیر است بلکه به طور گسترده ایی از قدرت ذوق و خلاقیت فرد، در این عرصه ناشی می شود) بپردازم. اما امان از این …

مگر اینکه آدم چه شخصیتی باشه که تحت تاثیر حس هایی همچون جاه طلبی یا ثروت اندوزی قرار نگیره. البته در اکثر مواقع این اختیار تام انسان نیست و مقتضیات زمانی و جامعه می تونه بالاجبار انسان رو به این سمت و سو سوق بده. نه تنها در جامعه ایرانی ما بلکه در تمام نقاط شاخص پول و درآمد معیاری شده برای طبقه بندی افراد. هر کسی پول بیشتری داره از امکانات و رفاه بیشتری برخورداره و در طبقه بالاتر جا گرفته. البته باز هم این حالات استثنایی خواهد داشت. مصداق حرف گروهی که می گویند: پول خوشبختی نمی یاره.

خلاصه اینکه عوامل فوق باعث شده تا کمتر فرصتی در این عرصه پیدا کنم. البته یکسری برنامه ها در آینده تعریف شده که اگر عملی شوند، که بعید می دانم، فرصت بیشتری برای وبلاگ نویسی اختصاص خواهم داد( قابل توجه دوستانی که از عدم بروز رسانی وبلاگ به خصوص در الوان وب گلایه دارند)

نوروز 1384 خداحافظ !

April 1, 2005 at 01:41 am

انگار همین دیروز بود سر سفره هفت سین بودیم ها. به چه زودی گذشت. نوروز امسال هم مثل بقیه ساله ها داره تموم می شه. دوباره این همه روزها رو باید برای فرارسیدن نوروز سال بعد لحظه شماری کرد.

اما امسال مثل سال های قبل آن چنان خوش نگذشت . حداقل برای من که آن چنان تعریفی نبود. می گن سالی که نکوست از بهارش پیداست. خدا خودش بقیه سال رو بخیر کنه. البته ناگفته نماند که روز سال تحویل یه حال و هوای دیگه ایی حاکم بود.

اول اینکه همین اول سالی ساعته رو یه یک ساعتی بردن جلو که بد جور خداییش حال گیریه. تا آدم بیاد با این سازعقب و جلو کردن ساعت برقصه، رقصیدن از یادش می ره. ما که آخرش به کله زنگ زدمون نرفت که این سنت عقب و جلو کردن ساعته مال چیه؟ نمی دونم چرخش زمینه؟ چرخش آدماست؟ نصف النهار خورده به مدار راس الجد و از این حرفا.

دوم اینکه رفقای ما یه خورده خیلی با معرفت اند. البته اونایی که به ما دسترسی دارن رو عرض می کنم، خدا نکنه یه روز تعطیل باشه و بدونن آدم می خواد یه نفس راحت بکشه. از همون صبح تا آخر شب درینگ درینگ زنگ می زنن که نمی دونم فلانی یه مرحمت و لطفی بکن و یه سرپا بیا خونه فلان سیستم عامل رو برام بریز، یا فلان سخت افزار رو نصب کن و از این چیزا. خلاصه این چند روز تعطیلی ما که این مدلی گذشت. در اینجا از همه دوستانی که شامل این بند می شوند عاجزانه تقاضا دارم که حداقل در روزهای تعطیل دست از سر کله کچل بنده بردارند. البته اگرهم برندارند ما بر می داریم. خواهشا به دل نگیرند. جهت رفاه حال این دوستان سعی می شود در فرصتی مناسب پارتیشن بندی هارد دیسک و نصب سیستم عامل های مختلف منجمله لینوکس و ویندوز آموزش داده شود.

سوم اینکه من طراح وب نیستم از قیمت ها و نرخنامه های این وادی هم آگاهی ندارم . خداییش این چهار تا پست در مورد طراحی وب که انداختیم تو الوان وب واسه ما درد سر شده. انشا الله هر وقت طراحی وب رو خوب یاد گرفتم خودم اینجا با فونت تاهوما، سایز 40، کالر قرمز می زنم طراحی وب پذیرفته می شود. البته امیدوارم اون موقع هم مثل الان پیداتون شه. ادامه مطلب …

Page: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17